نوشته اصلی توسط
حریر1
سلام
من 24سالمه و بعد از مشکلات زیادی که با همسر قبلم داشتم (معتاد بود دست بزن داشت خرجیمو نمیداد و هزار مشکل دیگه)بالاخره از هم جدا شدیم و حین این مشکلات به پسری علاقه مند شدم که شاگرد خصوصیم بود اوایل احساس میکردم احساسم یک طرفه است و ایشون بمن حس ندارن ولی کم کم معلوم شد ایشونم به من علاقه مندن فقط چون سنشون کمتر بود روش نمیشد بهم چیزی بگه تا اینکه هروز علاقه ما بهم شدیدتر شد قضیه رو با مادرم درمیون گذاشتم اولش با حالت تمسخر باهام برخورد کرد ولی وقتی دید ایشون برای تولدم گوشی خریده یکمی جا خورد حتی قضیه رو با بهترین دوستمم مطرح کردم گفت که پسرای این سن علایقشون الکیه و بعد رابطه ج ن س ی بیخیالت میشن ولی خب ماچندباریم باهم رابطه...برقرار کردیم و علاقمون بهم بیشتر هم شد چندبار باهم جدی حرف زدیم و با غرور مهربونی خاصی گفت خب 18سالم که شد ازدواج رسمی میکنیم....
من دارم اشتباه میکنم؟
نظرت چیه؟
پاسخ : ترس از رابطه....
